یاران(صحابه)ایرانی پیامبر(ص)–بخش سوم

4- مقالید: (ب.گ از کلید) کلیدها، مفاتیح (زمر/۶۳)

۵- اباریق: (ب.گ از آبرگ، آبربز) کوزه‌ها، ظروف سفالی دسته‌دار و با لوله برای آب یا شراب (واقعه/۱۷،۱۸)

۶- بیَع: کلیساهای ترسایان (حج/۴۱)

۷- تنور: تنور (هود/۴۲ و مومنون/۲۷)

۸- جهنم(ب.گ از جهنام) دوزخ ( بینه/۵- این واژه۵۹ بار در قرآن به‌کار رفته است)

۹- دینار: (ب.گ از دنار) پول زر (آل عمران/۶۸)

۱۰- سرادق: (ب.گ از سراپردک) سراپرده، دهلیز (کهف/۲۸)

۱۱- روم: (ب.گ از اروم، هروم) نام سرزمینی که رومیان بر آن حکومت می‌کردند (روم/۱)

۱۲- سجل: کتاب (انبیاء/۱۰۴)

۱۳- ن: (ب.گ از انون) هرچه خواهی انجام ده (قلم/۱)

۱۴- مرجان: (ب.گ از مورواریت، مارگریت) مروارید (رحمن/۲۲،۵۸)

۱۵- رس: چاه، رود ارس (ق/۱۱ و فرقان/۳۸)

۱۶- زنجبیل: (ب.گ از سنگبیر) گیاهی‌ست خوش‌بو (دهر/۱۷)

۱۷- سجین: (ب.گ از سنگ و گل) دائم، ثابت، سخت و نام چاهی در جهنم (مطففین/۷،۸،۹)

۱۸- سَقَر: جهنم، دوزخ (مدثر/۲۶،۲۷)

۱۹- سلسبیل: نرم، روان، میِ خوش‌گوار، آب گوارا و نام چشمه‌ای‌ست در بهشت (دهر/۱۸)

۲۰- ورده: (ب.گ از وارتا) گل، گل سرخ (رحمن/۳۷)

۲۱- سندس: (ب.گ از سندوس) ابریشم، زربفت، دیبا، حریر نازک و لطیف (دخان/۵۳)

۲۲- قرطاس: کاغذ (انعام/۷)

۲۳- اقفال: (ب.گ از کوپال) کلیدها، جمع قفل (محمد/۲۶)

۲۴- کافور: (ب.گ از کاپور) گیاهی خوش‌بو (دهر/۵)

۲۵- کنز: (ب.گ از گنز) گنج (کهف/۸۱- نه بار تکرار شده است)

۲۶- مجوس: (ب.گ از ماگوش، مگو) گبران، زرتشتی (حج/۸۱)

۲۷- یاقوت: (ب.گ از یاکند) نوعی سنگ قیمتی است. (رحمن/۵۸)

۲۸- مسک: مشک (مطففین/۲۶)

۲۹- هود: قوم هود (شعراء/۱۲۴)

۳۰- یهود: (ب.گ از یهوت) جهودان (بقره/۱۰۷)

۳۱- صلوات: کنشت و کنیسه (حج/۴۱) ۱

۳۲- فردوس: (ب.گ از پارادیز) پردیس،بهشت، بستان (کهف/۱۰۷ – مومنون/۱۱)

۳۳- جناح: (ب.گ از گناه) عمل زشت، معصیت (بقره/۱۵۸ – ۲۵ بار تکرار)

۳۴- زمهریر: (ب.گ از زم، زمستان) شدت سرمای سخت، جای بسیار سرد (انسان/۱۳)

۳۵- فیل: پیل (فیل/۱)

۳۶- کاس: جام، ظرفی که در آن نوشیده شود، کاسه ( صافات/۴۵ – ۶بار)

۳۷- زُور: قوه، نیرو، عقل، رای، شرک، لذت، زور (حج/۳۰ – ۴بار)

۳۸- شُواظ: زبانه آتش، شعله، حرارت، درحال ذوب شدن (رحمان/۳۵)

۳۹- اُسوَه: (ب.گ از آسا) مقتدا، پیشوا، آنچه کسی را با آن تسلی دهند (ممتحنه/۶ و ۴)

۴۰- عبقری: (ب.گ از آبکار) جای نیکو، درخشان، بزرگ قوم، فرش زیبا، لباس فاخر (رحمان/۷۶)

۴۱- زبانیه: (ب.گ از زبانه) نگهبانان دوزخ، دوزخبان، زبانه کشیدن شعله های آتش (علق/۱۸)

۴۲- ابد: (ب.گ از اپت) جاودان (نسا/۵۷ – ۲۸ بار)

۴۳- قمطریر: شدید، سخت، دشوار (انسان/۱۰)

۴۴- نجس: ناپاک، پلید (توبه/۲۸)

۴۵- برزخ: (ب.گ از برزاخو) مانع وحایل بین دو چیز (مومنون/۱۰۰ و رحمن/۲۰)

۴۶- تَبَت: (ب گ از تفتو) نابودشده، قطع شده، تب و تاب یافته (لهب/۱)

۴۷- سخط: خشم گرفتن برکسی، غضب (مائده/۸۰) ۲

۴۸- یس: (ب.گ از یسنا) یاسین، یسنا، نیایش (یس/۱)

۴۹- کتاب: (ب.گ کتا) نوشته (بقره/۲ – بیش از ۲۰۰ بار تکرار)

۵۰- صراط: (ب.گ از سرات) راه، روش (فاتحه/۶ – ۴۵ بار تکرار) ۳

۵۱- جند: (ب.گ از گند) لشکر، سپاه، ارتش (یس/۲۸ – ۲۹ بار تکرار) ۴

۵۲- بیض: (ب.گ از بیج، ویج) تخم، تخم مرغ (صافات/۴۹) ۵

۵۳- ارائک: (جمع اریکه ب.گ از اورند) اورنگ (کهف/۳۱ – ۵ بار تکرار)

۵۴- برهان: (ب.گ از پروهان) دلیل (نسا/۱۷۴ – ۸ بار تکرار)

 ۵۵- رزق: روزی (بقره/۲۲ – بیش از ۱۰۰ بار تکرار)

۵۶- روضه: (ب.گ از رود) باغ بهشت (روم/۱۵ – ۲ بار تکرار)

۵۷- زرآبی: (ب.گ از زربفت) فرش (غاشیه/۱۶)

۵۸- سراب: سرآب (نور/۳۹ – ۲ بار تکرار)

۵۹- سرابیل: (جمع سربال ب.گ از سربال) شلوار، پوشش (نحل/۸۱ – ۲ بار تکرار)

۶۰- سرمد: (ب.گ از سرآمد) پاینده، جاودان (قصص/۷۱ – ۲ بار تکرار)

۶۱- شی‌ء: (ب.گ از چی) چیز (بقره/۲۰ – نزدیک به ۳۰۰ بار تکرار)

۶۲- صلیب: (ب.گ از چلیپا) نشانه مسیحیان (نسا/۱۵۷ – ۶ بار تکرار)

۶۳- صهر: (ب.گ از شوهر) ازدواج، خویشاوندی سببی (فرقان/۵۴)

۶۴- ضنک: (ب.گ تنگ) تنگ، باریک (طه/۱۲۴)

۶۵- عفریت: (ب.گ از آفرید) پری، جن (نمل/۳۹)

۶۶- قسوره: (ب.گ از کشورز) شیر درنده (مدثر/۵۱)

۶۷- نمارق: (ب.گ نَمر، نرماک) نرم، بالش (غاشیه/۱۵)

۶۸- هاروت: (ب.گ از هئوورتات) خرداد، از فرشتگان خداوند (بقره/۱۰۲)

۶۹- ماروت: (ب.گ از امرتات) مرداد، از فرشتگان خداوند (بقره/۱۰۲)

۷۰- ورق: برگ (اعراف/۲۲ – ۴ بار تکرار)

۷۱- وزیر: (ب.گ از ویچی) وزیر، دستیار (طه/۲۹ – ۲ بار تکرار) ۶

۷۲- سراج: (ب.گ از چراغ) روشنایی (فرقان/۶۱ – ۴ بار تکرار)

۷۳- سرد:  (ب.گ از زرد) زره (سبا/۱۱)

۷۴- مرصوص: (از ریشه رصاص، ب.گ ارچیچ، ارزیر) آهنین (صف/۴)

۷۵- صور: (ب.گ از سور) شیپور (انعام/۷۳ – ۱۰ بار تکرار)

۷۶- مسجد: (ب.گ از مزگت) مزداکده، نیایش‌گاه (کهف/۲۱ – ۲۸ بار تکرار)

۷۷- محراب: (ب.گ از مهرآوه) جایگاه نیایش و جنگ با اهریمن (آل عمران/۳۷ – ۵ بار تکرار)

۷۸- طری: (ب.گ از تر) تر و تازه (نحل/۱۴ – ۲ بار تکرار)

۷۹ – عرش: (ب.گ از ارش) تخت (اعراف / ۵۴)

۸۰- سنبل: (بقره/۲۶۱ – ۵ بار تکرار) ۷

۸۱- جزیه: (ب.گ از گزیت) مالیاتی که نامسلمانان ساکن در سرزمین‌های اسلامی باید بپردازند. (توبه/۲۹)

۸۲- حور: (ب.گ از هور) خور، خورشید، زیبا (واقعه/۵۶) ۸

و…

وجود این کلمات به تنهایی نشان دهنده نفوذ گسترده زبان و فرهنگ ایرانیان در جهان آن روز است.

از واژگان مهمتر ، انعکاس پاره‌ای مشترکات اسلام و آیین ایرانیان در قرآن کریم است؛ مانند کاربرد عبارت بیرون بردن مومنان از ظلمت به نور و یا برعکس آن: «یخرجهم من الظلمات الی النور» (بقره / ۱۷ و ۲۵۷، مائده / ۱۶، ابراهیم / ۱ و ۵،) یا برابر نبودن روشنایی و تاریکی (رعد / ۱۶، فاطر / ۲۰، انعام / ۱).

و باز یک نکته جالب، تعبیر عرش (واژه پارسی ارش) در معنی حاکمیت و فرماندهی است که تنها در مورد شاهان به کار می‌رود؛ چنان که در قرآن مجید افزون بر خداوند ، تنها درباره حضرت یوسف (ع) و ملکه سبا به کار رفته است؛ و دور نیست که این تعبیر از ایرانیان که از دیرباز حکومتی سلطنتی داشته و مرکز کشور همیشه پایتخت نامیده می‌شده به دیار عربی رفته باشد که هیچگاه حکومت واحدی نداشت.

آیه شریفه «استَوی‌َ عَلَی العَرش‌ِ» (اعراف / ۵۴، یونس / ۳، رعد / ۲، طه / ۵، فرقان / ۵۹، سجده / ۴، حدید / ۴) که درباره پروردگار یکتا است نیز بدین صورت به‌دست آیت‌اله مشکینی به پارسی برگردانده شده است: بر تخت فرماندهی عالم و مالکیت عالم هستی استوار شد. ۹

می‌توان به‌کارگیری واژه آتش در سوره طه آیه‌های ۹ به بعد «إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لأهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى، فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ یَا مُوسَى، إِنِّی أَنَا رَبُّکَ » هم به آن افزود که دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن به آن اشاره کرده است. ۱۰

کاربرد واژه‌های پارسی نماز و روزه در برابر صلات و صوم نشان‌دهنده وجود آن‌ها در آیین ایرانیان پیش از اسلام و نمادی از این مشترکات است.

نکته دیگری که در قرآن کریم سخت شایان درنگ است و با فرهنگ ایرانی مشابهت کامل دارد؛ آغاز شدن تمامی سوره ها – جز یکی – با نام خدا (بسم الله …) است که در هیچ یک از کتب پیشین سابقه ندارد؛ اما ایرانیان از دیرباز چنین می‌کردند و «پَت نام یزدان = به نام خدا» می‌گفتند. شاهنامه به عنوان نمونه ای از آثار منتقل شده عصر شکوهمند اشکانی و ساسانی و خداینامه‌های کهن که از پارتی و پهلوی به فارسی درآمده، آکنده از چنین آغازه‌هایی است. ۱۱

نمونه روشن و دیگری از آشنایی اعراب با تمدن درخشان ایران، پرسش مسئله ذوالقرنین از سوی یهودیان عرب مدینه از پیامبر گرامی اسلام (ص) می‌باشد. کوروش بزرگ بنا به پژوهش‌های ۱۰۰ ساله اخیر دانشمندان مسلمان همان ذوالقرنین (که برخی او را بدلیل سخن گفتن خداوند با وی «و قلنا یا ذا القرنین» پیامبر الهی می دانند) است که در سوره کهف  قرآن (آیات۸۳ تا ۹۹) از او یاد شده است. وی کسی است که قرآن بیشترین تعریف (۱۷ آیه)  در مورد یک زمامدار را از او کرده است.۱۲

از جمله معروفترین این مفسران و مترجمان می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

مولانا ابوالکلام آزاد (وزیر فرهنگ هند)، علامه طباطبایی، آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی به همراه ۱۰ نفر دیگر (آیات عظام و حجج اسلام قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی)، آیت‌الله سید محمد فقیه، آیت‌الله میر محمد کریم علوی، حجج اسلام سید نورالدین ابطحی و شهید هاشمی‌نژاد و سید صدر بلاغی، شادروان خزائمی، بهاالدین خرمشاهی، تابنده گنابادی، دکتر فاروق صفی‌زاده، دکتر عبدالحمید آیتی، استاد محیط طباطبایی، سر احمد خان (رییس دانشگاه علیگر هند)، دکتر عبدالمنعم النمر (وزیر اوقاف و امور دینی مصر). 

زیبایی‌بخش پایانی این بخش، یادآوری  چندین آیه از قرآن مجید درباره آزادگی ایرانیان، حق‌گرایی و اسلام‌خواهی آنان است که عبارتند از:

سوره نسا / ۱۳۳(إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَ یَأْتِ بِآخَرینَ= ای مردم،اگر خداوند بخواهد شما را برده و دیگران [ایرانیان] را خواهد آورد)، سوره انعام / ۸۹، سوره شعرا / ۱۹۸ و ۱۹۹، سوره اسرا / ۵، سوره فتح / ۱۶، سوره محمد / ۳۸، سوره مائده / ۵۴، سوره جمعه / ۳ (وَ آخَرینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ= وگروه دیگری [ایرانیان] که به آن‌ها خواهند پیوست). ۱۳

پایه‌های نگاشته:

۱- سیوطی اندلسی، جلال‌الدین محمد (۱۳۶۲) ریشه‌یابی واژه‌ها در قرآن، برگردان: محمدجعفر اسلامی، تهران: شرکت سهامی انتشار.

۲- آربری، آرتور جفر (۱۳۸۲) واژه‌های دخیل در قرآن مجید، برگردان: فریدون بدره‌ای، تهران: انتشارات توس.

۳- نوبخت، حبیب اله (۱۳۳۴) دیوان دین در تفسیر قرآن مبین، تهران: تابش.

۴- فیروزنیا، علی‌اصغر (۱۳۸۶) ریشه واژه جنباشی، تهران: ماهنامه حافظ، شماره ۳۴، مهر ۱۳۸۶٫

۵- فره‌وشی، بهرام (۱۳۶۸) ایرانویچ، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

۶- خرمشاهی، بهاءالدین (۱۳۷۴) ترجمه قرآن کریم، تهران: اتشارات نیلوفر.

۷- یزدان‌پرست، حمید (۱۳۸۹) یاران ایرانی پیامبر (ص)، تهران: اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره ۲۷۹ – ۲۸۰، آذر ودی ۸۹٫

۸- آذرنوش، آذرتاش (۱۳۴۸) واژه‌های فارسی در قرآن و تفسیر البیان شیخ طوسی، یادنامه شیخ طوسی، به‌کوشش محمدمهدی واعظ‌زاده خراسانی، مسهد: دانشکده الهیات

۹- همان ۷

۱۰-  اسلامی، محمد (۱۳۸۰)، عشق و آتش، تهران: روزنامه اقبال، شماره ۲۰/۱۲/۸۰٫

۱۱- یزدان‌پرست، حمید (۱۳۸۸) داستان پیامبران، تهران: انتشارات اطلاعات.

۱۲- طباطبایی، محمدحسین (۱۳۶۱) تفسیر المیزان، برگردان: محمدباقر موسوی همدانی، تهران: کانون انتشارات محمدی.

۱۳- ابطحی، سید نورالدین (۱۳۸۳)  ایرانیان در قرآن و روایات، تهران: انتشارات به‌آفرین.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: پنج شنبه 12 مرداد 1398برچسب:,
ارسال توسط علی قادری
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 323
بازدید کل : 251996
تعداد مطالب : 287
تعداد نظرات : 71
تعداد آنلاین : 1